آرم فارسی محصولِ جهان (Earth Harvest)
7 - اعتقادات ديگر


					آرم فارسی محصولِ جهان (Earth Harvest), روی اين قسمت را فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة اصلی محصول جهان برويد: محصول جهان صفحة الکترونيکی مسيحی است که از مجموعه دفاعياتی تشکيل شده است برای پاسخگويي به سؤالاتی دربارة مذهب و مسيحيت که غالبا مطرح است و شامل اينگونه سؤالها است: خدايي وجود دارد؟ خدا کيست؟ مدرک اثباتی وجود دارد, که خدا باقی است؟ آيا مدرک اثباتی وجود دارد, که عيسی مسيح پسر خدا است؟ محصول جهان همچنين شامل اطلاعاتی است در بارة مذاهب و اعتقادات غيرمسيحی و مقايسة مسيحيت با ديگر اعتقادات و مذاهب. اين صفحة الکترونيکی راهی که  بوسيلة نجات مسيح می توان به آسمان رسيد را تعريف می کند, آيا دليل و يا دلايلی برای بودن خدا, تثليث, پدر, پسر و روح القدس وجود دارد؟ در انتها مدارک اثبات از کتابمقدس برای خدا بودن مسيح.

روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة قبلی در بارة مذهب, خدا, عيسی مسيح و مسيحيت برويد.
						: محبت و خشم خدا 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						اعتقادات ايمانی ديگر, مذاهب و ديدگاههايي در بارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح. مقايسة اسلام با مسيحيت. هندوئيسم و مسيحيت. اين وب سايت جوابی است برای سؤالهايي اينچنين: آيا عيسی همان مسيحا است؟ آيا عيسی خدا است؟ عيسی فقط يک نبی است يا خدای متجسم؟ خدايي وجود دارد؟ خدا کيست؟ يک مسلمان و يا هندوئيسم دربارة خدا چه فکر می کند؟ آيا دليل ثابت کننده ای برای اينکه عيسی پسر خدا است, وجود دارد؟

7 - چشم اندازهای
ديگر برای نجات


						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
						وعده های ديگر نجات, اعتقادات ايمانی ديگر, مذاهب و ديدگاههايي در بارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح. مقايسة اسلام با مسيحيت. 
روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بعدی در بارة مذهب, خدا, عيسی مسيح و مسيحيت برويد.
						: انبيای دروغين

			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  وعده های ديگر نجات, اعتقادات ايمانی ديگر, مذاهب و ديدگاههايي در بارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح. مقايسة اسلام با مسيحيت.

اعتقادات ايمانی ديگر, مذهب و ديدگاه دربارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح, همچنان مقايسة اسلام با مسيحيت

" هرگز حتی يکی از رهبران مذهبی معروف از جمله موسی, پولس, بودا, محمد, کونفسيوس و غيره, تا به حال ادعا نکرده, که خود خدا است؛ به استثنای عيسی مسيح. مسيح تنها رهبر مذهبی است, که تا به حال ادعا کرده است که خدا است, و تنها انسانی است که قسمت عظيمی از دنيا متقاعد است که او خدا است." توماس شولتس (Thomas Schultz)

عيسی بيش از هر کس ديگری ادعا کرده است, که خدا است. اگر ما در اتاقی تاريک زندگی کنيم, آنگونه که بسياری از سيستمهای اعتقادی اين دنيا ادعا می کنند، چه چيزی بهتر از آن است که برای ديدن حقيقت, چراغ روشن کرده شود؟
مسيحيت در برخی از جهات با تعاريف اسلام در بارة خدا موافق است. اما در مسيحيت حيات ابدی با خدا يک امر مسلم است, زمانی که عيسی مسيح را بعنوان پسر خدا در زندگی خود بپذيريم.


			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  وعده های ديگر نجات, اعتقادات ايمانی ديگر, مذاهب و ديدگاههايي در بارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح. مقايسة اسلام با مسيحيت.

ليستی از موضوعات اين صفحه


گویِ روشن مسيحی؛ از قطعه نمايشهای طراحی شده برای تزئين کردن مطالب:
آيا عيسی فقط يک پيامبر بزرگ است؟ آيا عيسی فقط يک پيامبر بزرگ است؟ 
گویِ روشن مسيحی؛ از قطعه نمايشهای طراحی شده برای تزئين کردن مطالب:
شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده


گویِ روشن مسيحی؛ از قطعه نمايشهای طراحی شده برای تزئين کردن مطالب:
آيا عيسی يک نزول الهی, (Avatar) آواتار ديگری است؟حلول دائمی روح و روان در جسمهای ديگر چگونه است؟ آيا عيسی يک نزول الهی, (Avatar) آواتار ديگری است؟
حلول دائمی روح و روان در جسمهای ديگر چگونه است؟


گویِ روشن مسيحی؛ از قطعه نمايشهای طراحی شده برای تزئين کردن مطالب:
آيا ما همه خدايان کوچک نيستيم؟ آيا ما همه خدايان کوچک نيستيم؟ 
گویِ روشن مسيحی؛ از قطعه نمايشهای طراحی شده برای تزئين کردن مطالب:
    مسيحيت و اسلام مسيحيت و اسلام 
گویِ روشن مسيحی؛ از قطعه نمايشهای طراحی شده برای تزئين کردن مطالب:
قطعات طراحی شده از مسيحيت قطعات طراحی شده از مسيحيت

درک نقشة نجات خدا به شکل رهايي, که صليب می آورد, به ما مقياسی قوی به دست می دهد, که با آن می توانيم درست بودن هر سيستم ايمانی ديگر را آزمايش و امتحان کنيم. سيستمهای اعتقادی بسياری وجود دارد, که می توان آنها را زير ذره بين گرفت . . .

روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
						آيا عيسی فقط يک پيامبر بزرگ است؟ 
				  روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به موضوعات زير رجوع نماييد:
				  شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده

آيا عيسی فقط يک
پيامبر بزرگ است؟

سيستم اعتقادی, که در بسياری از اديان بزرگ قابل يافت است, الوهيت مسيح را انکار می کند, اما به او مشخصه هايي از جمله آنچه در ذيل آمده است را می دهد:

انسانگرايي بزرگ و حکيم و قابل تحسين. اين سيستم کمبودی دارد, و در آن تأييد نمی شود, که عيسی خدای انسان شده است و او شخصيتی مستقل و بديهی خدا بود, که خود را بصورت انسان بر انسان آشکار کرد.

زمانيکه عيسی مسيح توسط رؤسای کهنه و مأموران معبد اسرائيل دستگير شده, حضور شورای مشايخ سنهدرين, آورده و از او بازجويي شد (لوقا22: 70-71) :


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

" همگی گفتند: پس آيا تو پسر خدايي؟ در پاسخ گفت: شما خود گفتيد که هستم. پس گفتند: ديگر چه نيازی به شهادت است؟ خود از زبانش شنيديم."


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

اعلان عيسی برای شورای مشايخ کفرگويي بود. آنها او را نزد پيلاتس والی رومی فرستادند, و از او درخواست مصلوب کردن عيسی را کردند. پيلاتس عيسی را فراخوانده و از او سؤال کرد که آيا او پادشاه يهود است يا نه.


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

" عيسی پاسخ داد: آيا اين را تو خود می گويي, يا ديگران دربارة من به تو گفته اند؟ پيلاتس پاسخ داد: مگر من يهودی ام؟ قوم خودت و سران کاهنان, تو را به من تسليم کرده اند؛ چه کرده ای؟ عيسی پاسخ داد: پادشاهی من از اين جهان نيست. اگر پادشاهی من از اين جهان بود, خادمانم می جنگيدند تا به دست يهوديان گرفتار نيايم. اما پادشاهی من از اين جهان نيست. پيلاتس از او پرسيد: پس تو پادشاهی؟ عيسی پاسخ داد: تو خود می گويي که من پادشاهم. من از اين رو زاده شدم و از اين رو به جهان آمدم تا بر حقيقت شهادت دهم. پس هرکس که به حقيقت تعلق دارد, به نـدای من گوش فرا می دهد." (يوحنا18: 34- 37 از ترجمة هزارة نو).


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

عيسی بيش از هرکس ديگر, ادعا کرده است که خداست. چنانچه کسی در اتاقی تاريک زندگی کند, آنچه که در بسياری سيستمهای ايمانی در دنيای امروزه صدق می کند, چه چيزی بهتر از آن است که برای ديدن حقيقت, چراغ روشن کرده شود؟ عهد عتيق و عهد جديد شهادت بر حقيقت می دهند و به ما می گويند, که چه کسی نور جهان است. "تا زمانيکه در جهان هستم نور جهانم." (يوحنا9: 5 ). "من چون نوری به جهان آمده ام تا هرکه به من ايمان آوَرَد, در تاريکی نماند." (يوحنا12: 46 ). هيچکس تا به حال معجزاتی را که عيسی کرده است, نکرده است. از جملة آن :

بازسازی ديد چشمان فردی نابينا؛ برخيزاندن از مردگان (دختری کوچک, ايلعاذر, يگانه پسر زنی بيوه)؛ تبديل آب به شراب؛ شفای شخصی فلج, خارج کردن ديو از اسيران و فرمان به لژيونی از ديوها, که وارد خوکها شوند؛ شفای فردی که مبتلا به ابرص بود و يک زنی که دوازده سال مبتلا به بيماری خونريزی بود؛ خوراک دادن به پنج هزار انسان با پنج تکه نان و دو ماهی؛ راه رفتن روی آب؛ ساکت کردن باد و موج آب. معجزات انتها نداشتند. هيچکسی, که تا به حال روی زمين زندگی کرده, چنين ادعاهايي را ارائه نداده است مانند عيسی و اين ادعاها را با چنان اقتداری روی طبيعت, ديوها, بيماری و حتی خود مرگ, به اثبات رسانيده است.

حتی قبر نتوانست او را در خود نگهدارد. پيامران انسانی همه فاسد شده در قبر خود قرار دارند. عيسی در هيچ قبری نيست. آنگونه که نبوت کرده بود, بعد از روز سوم از مردگان برخاست. او بدون گناه بود. مرگ نتوانست او را زير زمين نگهدارد. زمانيکه روی صليب آويزان بود در ساعت نهم, فرياد زد: "خدای من, خدای من, چرا مرا واگذاشتی؟" (متی27: 46). تاريکی سه ساعت تمام سرزمين را فروگرفت. زمانيکه عيسی فرياد کشيد, روی او بار گناهان تمامی بشر از همة زمانها قـرار داشت و روی او فــشار می آورد. او برة قربانی بود, و برای اولين بار در زندگی زمينی خود از خدا جدا شده بود. زيرا گناهی که انسان را از خدا جدا می کند, بی نهايت تاريک و بد است. اينکه دوباره قيام کرد, نشان می دهد که فدية او کامل و نهايي است. کدام انسان پيامبر تا به حال ادعا کرده که : "قيامت و حيات منم. آن که به من ايمان آوَرَد, حتی اگر بميرد, باز زنده خواهد شد. و هر که زنده است و به من ايمان دارد, به يقين تا به ابد نخواهد مرد؛ آيا اين را باور می کنی؟" (يوحنا11: 25- 26 از ترجمة هزارة نو). آيا اين کلمات "استادی بزرگ" , کاهنی يهودی, از ابراهيم, موسی؛ يا از خود خداست؟ کدام "استاد بزرگی" وعده داده است, وعده ای که ورای مرگ انسان می رود؟

عيسی بعنوان روح, از مرگ قيام نکرد. او در بدن فيزيکی از مردگان قيام کرد. يازده رسول, او را ديدند (يهودا خود را به دار زد, زيرا خون بيگناه را تسليم کرده بود). عيسی به آنان گفت: ". . . دست و پايم را بنگريد. خودم هستم. به من دست بزنيد و ببينيد؛ شبح گوشت و استخوان ندارد, اما چنانکه می بينيد من دارم!" (لوقا24: 39). سپس از آنها تقاضا کرد به او چيزی برای خوردن بدهند, زيرا گرسنه بود. آخرين باری که او غذا خورده بود سه روز قبل بود. آنها به او ماهی بريان دادند و او در حضور آنان خورد. (بعد از آن دوباره او همراه با سيصد نفر ماهی خورد.) سپس به آنها گفت: "اين همان است که وقتی با شما بودم, می گفتم؛ اينکه تمام آنچه در تورات موسی و کتب انبيا و مزامير دربارة من نوشته شده است, بايد به حقيقت بپيوندد." (لوقا24: 44).


			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  -  اعتقادات ديگر -
			  آيا عيسی فقط يک پيامبر بزرگ است؟
روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
						شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده 
				  روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به موضوعات زير رجوع نماييد:
				  آيا عيسی يک نزول الهی, (Avatar) آواتار ديگری است؟حلول دائمی روح و روان در جسمهای ديگر چگونه است؟

شهادتِ نبوتهای به
انجام رسيده

هيچ انسان پيامبری نبوت آمدن خود را برآورده نکرده است. اما عيسی به اندازه ای باور نکردنی, نبوتهای نوشته شده در مورد خود را برآورده کرده است. فقط يک امکان وجود دارد, و آن که, خود خدا اين نبوتها را بافته است. زيرا اين غيرممکن است, که اين نبوتها تصادفی به انجام رسيده باشند. بسياری از نبوتهای عهد عتيق توسط نويسندگان اناجيل اشاره شده است ـ متی, مرقس, لوقا و يوحنا ـ همچنين پولس در اعمال رسولان و در رساله هايش. تحقيق از چند نبوت عهد عتيق می تواند يک شخص بی ايمان را متقاعد کند, که اين داستانها با دست خدا جهت داده شده است.

ميکاه نبی که از سال 756 تا 697 قبل از ميلاد مسيح پيشگويي کرده و آمدن يک حکمران اسرائيل را ديده که از "ايام ازل" وجود داشته است :

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اعتقادات ايمانی ديگر, مذهب و ديدگاه دربارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح, همچنان مقايسة اسلام با مسيحيت

"و تو ای بيت لحم افرته اگرچه در هزاره های يهودا کوچک هستی, از تو برای من کسی بيرون خواهد آمد که برقوم من اسرائيل حکمرانی خواهد نمود و طلوع های او از قديم و از ايّام ازل بوده است." (ميکاه5 : 2)

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اعتقادات ايمانی ديگر, مذهب و ديدگاه دربارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح, همچنان مقايسة اسلام با مسيحيت

عيسی در بيت لحم بدنيا آمد. پدر او يوسف از سبط يهودا بود. او در بازگشت خود حکمران اسرائيل خواهد بود و بدين ترتيب يک نبوت ديگر که پيشگويي شده بود, برآورده شد. و بعنوان خدا از ايام ازل او وجود داشت.


قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده

در اشعيا 9: 6 که 700 سال قبل از ميلاد مسيح نوشته شده, اينگونه نبوت شده است: "زيرا که برای ما ولدی زاييده و پسری به ما بخشيده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجيب و مشير و خدای قدير و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد."


قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده

مزمور22 که چهارصد سال قبل از اينکه اصلا" يهوديان مصلوب شدن را بشناسند, نوشته شده, که رنج عيسی را روی صليب تشريح می کند. در مزمور 22: 16 اينگونه آمده است: "دشمنانم مانند سگ, دور مرا گرفته اند. مردم بدکار و شرور مرا احاطه نموده اند. دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند." (از ترجمة تفسيری). اين چيزی غيرعادی نيست, که شخصی که مصلوب شده بدن خود را با پاها و زانو به سمت بالا می کشد تا بدينوسيله مرگ منتهی به خفه شدن را, آهسته تر کند. اينچنين قفسة سينه جلو آمده و قربانی می توانست نفس بکشد. برای اينکه مرگ را سرعت ببخشند, سربازان پاهــای قــربانــی را می شکستند, و بدين ترتيب ريه از کار می افتاد. عيسی روز قبل از سبَّت مصلوب شد. مصلوب شدن اجازه نداشت در سبَّت اتفاق بيافتد يا اينکه تا شروع سبت به طول انجامد. هنگاميکه سبـــت نزديک می شد, سربازان رفتند تا پاهای عيسی را بشکنند. اما او مرده بود و به همين دليل نيازی نبود استخوانهای او شکسته شود. در مزمور 22: 17 آمده: "همة استخوانهای خود را می شمارم."


قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده

اشعيا که بين سالهای 758 و 698 قبل از ميلاد مسيح پيشگويي و اعلام کرده بود: "و حال آنکه به سبب تقصيرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته گرديد. و تأديب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا يافتيم. جميع ما مثل گوسفندان گمراه شده بوديم و هر يکی از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جميع ما را بر وی نهاد." (اشعيا 53 : 5-6). بدون خدايي, که خارج از بُعد زمان وجود دارد و به نبی خود اشعيا ديدی از نقشة نجات خود می دهد, غير ممکـن بود, کـه اشعيــا بتواند باب پنجاه و سوم خود را بنويسد. چيزی که بطور کامل نبوتی است و آمدن عيسی و مرگ او را بعنوان نمايندة قربانی برای همه, تشريح می کند. زکريای نبی که در بابل بدنيا آمده بود, با اولين کاروان از يهوديان تبعيد شده به رهبری زروبابل و هوشع بازمی گردد, تا اورشليم را بازسازی کند و در بازسازی دومين معبد دست داشت. او پيشگويي کرده است: "ای دختر صهيون بسيار وجد بنما و ای دختر اورشليم آواز شادمانی بده! اينک پادشاه تو نـزد تـو می آيد. او عـادل و صـاحب نجـات و حليم می باشد و بر الاغ و بر کرّة بچه الاغ سوار است." (زکريا9: 9). زکريا در بارة رؤياهايي که از خدا دريافت کرده, خوشحال بود. در زکريا 11: 12-13 اينگونه پيشگويي کرده است:


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

"و به ايشان گفتم: اگر در نظر شما پسند آيد مزد مرا بدهيد و الاّ ندهيد. پس به جهت مزد من, سی پارة نقره وزن کردند. و خداوند مرا گفت: آن را نزد کوزه گر بينداز, اين قيمت گران را که مرا به آن قيمت کردند. پس سی پارة نقره را گرفته, آنرا در خانة خداوند نزد کوزه گر انداختم."


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

يهودا اسخريوطی, عيسی را به رؤسای کهنه برای سی پاره نقره تسليم کرد. زمانيکه يهودا ديد که عيسی محکوم شده, پشيمان شد و سی پاره نقره را به رؤسای کهنه و مشايخ برگرداند و گفت که گناه کرده زيرا به خون بيگناهی, خيانت کرده است. او پول را در مکان مقدس انداخت (در خانة خدا). رؤسای کهنه به اين نتيجه رسيدند, که اين برخلاف شريعت است, اگر پول را به گنجينة معبد برگردانند, زيرا پول خون بوده است, بهمين دليل با آن پول زمينِ کوزه گری را می خرند, برای دفن کردن بيگانگان. خدا اين را بر زکريا صدها سال قبل آشکار کرده بود.

کلام خدا نبوتهای بسياری دارد, که بايد برآورده شوند. مثلا" فقط چند عدد از نبوتهای کتاب دانيال برآورده شده اند وآن نبوتهايي که در مکاشفه هستند اصلا" هيچکدام برآورده نشده اند. بسياری از نبوتهای به انجام رسيده هنوز جلوة برآورده شدن را نمی هد. فقط خدا می تواند گذشته و آينده را روشن ببيند, از آنجايي که او خارج از بُعد زمان و مکان وجود دارد. فقط کسی که از او الــهام بگيرد, می تواند چنين نبوتهايي دقيق بکند, آنچيزهايي را که حقايق اناجيل عيسی مسيح را شهادت می دهند.

ميکاه نبی پيشگويي کرده است که, حکمرانی برای اسرائيل بيرون خواهد آمد (به بالا مراجعه کنيد). همچنين نبوت کرده است:

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اعتقادات ايمانی ديگر, مذهب و ديدگاه دربارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح, همچنان مقايسة اسلام با مسيحيت

"و او خواهد ايستاد و در قوّت خداوند و در کبرياي اسم يهوه خدای خويش (گلة خود را) خواهد چرانيد و ايشان به آرامی ساکن خواهند شد زيرا که او الآن تا اقصای زمين بزرگ خواهد شد. و او سلامتی خواهد بود هنگامی که آشور به زمين ما داخل شده."
(ميکاه5 : 4-5)

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اعتقادات ايمانی ديگر, مذهب و ديدگاه دربارة خدا و پسر خدا, عيسی مسيح, همچنان مقايسة اسلام با مسيحيت

اين بنظر آن بخش از نبوتهايي است که فقط قسمتهايي از آن برآورده شده است. عيسی به واقع شبان گله در قوت و کبريايي خدا بود. ضد مسيح, يک رهبر مفتون ديو زده, که طبق نبوتهای کتابمقدسی در زمانهای آخر بلند خواهد شد, و بعنوان " آشور" يا بعنوان "وحش" ناميده شده است. آشور اسرائيل را تصرف می کند, اما اسرائيل توسط حمله ای مافوق طبيعی رهانيده می شود. "آنگاه آن وحش را ديدم, و آن شاهان زمين را ديدم, و سپاهيان آنان را ديدم, که گرد آمده بودند تا با آن سوار و سپاه او بجنگند. آما آن وحش گرفتار شد و با او آن نبی کذّاب که به نام او آيات به ظهور می آورد و با آيات خود کسانی را فريفته بود که علامت آن وحش را پذيرفته بودند و تمثال او را می پرستيدند. آنان هر دو, زنده به درياچه آتش و گوگرد مشتعل افکنده شدند."
(مکاشفه19: 19 - 20).

"اکنون قدرت او تا به مرزهای زمين می رسد" و با بازگشت او به زمين شروع می شود, طبق مکاشفه 19: 14- 15 :

"سپاهيان آسمان از پی او می آمدند, سوار بر اسبان سفيد, و در جامه های کتان ِنفيس و سفيد و پاکيزه. و شمشيری از دهانش بيرون می آيد برّان, تا با آن بر قومها بتازد. بر آنان با عصای آهنين حکم خواهد راند. چَرخُشتِ شرابِ خشمِ خدای قادر مطلق را زير پاهايش به خروش در خواهد آورد. " اين قسمت اشاره به حملات آسمانی در سرنوشت انسانها که در آينده خواهد بود, می کند.

زکريا 12: 8- 10 همچنين در بارة واقعه ای که در پيش رو است نبوت می کند و حمله ای را از ملتهای بسيار بر اسرائيل تشريح می کند, که قوم خود را به آنجا می رساند که بدانند که عيسی مسيح کيست:

"در آن روز خداوند ساکنان اورشليم را حمايت خواهد نمود و ضعيفترين ايشان در آن روز مثل داود خواهد بود و خاندان داود مانند خدا مثل فرشتة خداوند در حضور ايشان خواهند بود. و در آن روز قصد هلاک نمودن جميع امت هايي که به ضد اورشليم می آيند، خواهم نمود. و بر خاندان داود و بر ساکنان اورشليم روح فيض و تضرعات را خواهم ريخت و بر من که نيزه زده اند خواهند نگريست و برای من مثل نوحه گری برای پسر يگانة خود, نوحه گری خواهند نمود و مانند کسی که برای نخست زادة خويش ماتم گيرد, برای من ماتم تلخ خواهند گرفت."

نبوتها به طور متوالی در عهد عتيق و جديد حاضر هستند و شهادت می دهند بر اينکه, يک موجود باهوش سِيرِ تاريخ بشر را ترسيم می کند. به انجام رسيدن نبوتها دليل اثبات بر اين است که, پيام دريافت شده در عهد عتيق و جديد صحيح بوده و افسانه ای انسانی نيست. تعدد نبوتهايي که تا به حال به انجام رسيده يک شالودة استواری است برای حقايق به تصوير کشيده شده در کتابمقدس و شهادتی است بر ابداع مافوق طبيعی آن. اين غيرممکن است, که عيسی بعنوان يک انسان نبوتهای برآورده شده در بارة تولدش, مأموريتش, وجودش, شخصيتش, مرگ و بالاخره قيام خود را "صحنه سازی" کرده باشد.

بعنوان خدا حتما" برای او ممکن بود و او نيز آنرا انجام داد. او فيلمنامه را خود نوشته است. کدام "استاد بزرگ" ديگری, توانسته که بگذارد آمدن خود را روی صحنة بشريت, هزاران سال قبل, توسط نبوتهایِ غيروابسته و بدون ارتباط با هم, اعلام کنند, محل تولد, کاراکترِ " استاد", مأموريت, نحوة مرگ, نوع وسيلة نقليه ای که از آن استفاده کرده, پولی که برای تسليم کردن او داده اند و غيره, مو به مو نامبرده شود؟ بايد خيلی ساده جزئيات در اشعيا 52 : 13- 15 و اشعيا 53 بطور مفصل و با اشتياق تمام خوانده شود, تا بتوان ارزشيابی کرد, که چگونه اين نبوتها پايه ای هستند.

و در انتها : کدام "استاد بزرگی" از مرگ برخاسته, و به دوستان خود در ماهيگيری کمک کرده است (يوحنا21: 6) و با آنها ماهی خورده و آنهم دوبار در زمانهای مختلف؟


			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  -  اعتقادات ديگر -
			  شهادتِ نبوتهای به انجام رسيده
روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
آيا عيسی يک نزول الهی, (Avatar) آواتار ديگری است؟حلول دائمی روح و روان در جسمهای ديگر چگونه است؟ 
				  روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به موضوعات زير رجوع نماييد:
				  آيا ما همه خدايان کوچک نيستيم؟

آيا عيسی يک نزول الهی,
(Avatar) آواتار ديگری است؟
حلول دائمی روح و روان
در جسمهای ديگر چگونه است؟

"زمانيکه من خود را با مديتاسيون و يوگا مشغول کرده و بطور دقيق و مفصل ادبيات هندوئيسم و فرقة عصر جديد را می خواندم, دائمأ به اين باور برخورد می کردم که, عيسی يک حلول روح (Avatar) بوده است (کپی از بيوگرافی نويسندة کتاب "مرگ يک فرعون" ). يک آواتار, متجسم شدن حضور روحی قوی فرض می شود, که در طول زمان دائما" بعنوان تبـديل جسم در پيـکری جديد پـا بـه صــحنـه می گذارد, تا به انسانها راه را نشان دهد. کريشنا, بودا, موسی, عيسی, محمد و جديدترين رهبران روحانی آنها, يا رهبر فرقة عصر جديد, همه بعنوان آواتارهای برابر به حساب می آيند.

تصور يک آواتار اکثرا" با اعتقادات هندوئيسم متصل بوده, جايي که همة ارگانها می ميرند و بعنوان ارگانی پيچيده دوباره بازگشت می کند. دنيای غرب بطور کلی بر اين باور است, که انسان بعنوان انسان دوباره بدنيا می آيد, و در شرق اعتقاد بر اين است که ماهی، پرنده، حشره، حيوان و انسانها بين يکديگر با شکلهايی متفاوت می توانند دوباره بدنيا بيايند. من خود هرگز تجربه نکردم، که يک گياه يا يک سبزی, مثلا" مارچوبه خشک شود و بميرد و بعدا" مانند گربه ای خانگی بدنيا بيآيد.

ايمان و باور به تحول, با ايمان به تولد روح از جسمی به جسمی ديگر, ظاهرا" در مشارکت شاد در کنار هم وجود دارند, زيرا حالت ظاهریِ يک مطابقت کلی، در آنها وجود دارد, جايي که ما در دورة بعدی "ترقی کرده" بازمی گرديم, به اين شرط که, برای خود کارمای بدتری جمع نکرده باشيم. کارما مشخصه ای است, کـه می تواند تو را در انتقال روح از جسمی به جسمی ديگر, در شکل حيات بالاتری، دور نگه دارد. اين می تواند سطح تو را محدود کند, در سطحی که اکنون در آن هستی, يا تو را به چند درجه پايين تر نزول دهد.

اگر انسان کاری بد انجام داده, که البته "بدی" حتما" به معنای شرارت نيست, بلکه بشتر به اين معنی است که "عليه حيات جهت دارد" به عبارتی " کم کنندة انرژی" است, پس اين شخص کارمای بد را جمع کرده و بايد در انتقال در جسم جديد توسط اعمال خوب کارمای بد خود را با کارمای خوب موزون کند. اگر کارمای خوب در برابر کارمای بد قوی تر باشد, اين انسان می تواند, به پرنده, ماهی يا حيوانی با فرم زندگی بالاتری صعود کند. بدين ترتيب يک لاک پشت با کارمای خوب می تواند بعنوان قناری, يک ميگو بعنوان جير جيرک, يک عقاب بعنوان ميمون دوباره متولد شوند. اگر کسی به, از حد و مرز فراتر نهادن بين شکل حيات, ايمان داشته باشد, برای او فقط انتقال روح از جسمی به جسمی ديگر مثلا" يک ماهی ساردين بعنوان ماهی کپور, يک ملخ بعنوان سوسک, يا فروشندة رومی الاغ بعنوان فروشندة ماشينهای بزرگ, وجود دارد.

آواتارها حضور قوی روح هستند که, بر اين دَوَران تولد دوباره غالب شده اند. اما با وجود اينکه آنان از دَوَران گريخته اند, اما به عقب نگاه کرده به چيزهايي که هنوز برای آن زحمت می کشند و می خواهند که از آنها کمک گرفته تا بتوانند اين دَوَران را متوقف کنند. آنها بعنوان آواتارهای به جسم درآمده يا بعنوان پيامبران در زمانهای مختلف و در مکانهای مختلف در دنيا, وارد می شوند. آنها تأثير بزرگی روی مشارکتها داردند و توسط همنوع خود محترم شمرده می شوند.

مژدة خوش اعلام شده از طرف آنها, نشانه ای از نقشة نجات خدا يا خون عيسی مسيح ندارد. اين آواتارهای فرقة عصر جديد و يا قديم موعظه می کنند ـ آنچه که شاگردانشان تأييد می کنند ـ انتقال روح از جسمی به جسم ديگر, ضرورت می دهد که از آواتار اطاعت شود, مديتاسيون, يوگا و هر چـه کــه می توان تصور کرد: از روز و شبهای متوالی زوم کردن تا به جايي, که قصد می کنند روی کوههای اوروگوآ نشسته و سعی می کنند با بشقاب پرنده ها ارتباط برقرار کنند.

عيسی در ديدگاه تاريخی آنان بعنوان پسر خدا, ديده نمی شود. گناه آدم و حوا, گناه, جدايي از خدا, ونجات توسط قربانی روی صليب در اين ميان تصورات کاملا" غريبه ای است. عيسی بطور کلی بعنوان "منور شدة" متجسم روح ديده می شود, همراه با بسياری تجسمات ديگر روح, و بالاخره بعنوان واسطه در رديفی از آواتارهای ديگر. يک تصوير از عيسی به ديوار يک مرتاض همراه با تعداد زيادی از تصاوير ديگر آويزان است, تصاويری که بيشتر موجودات غيرعادی هستند.

خط و مشی اين گروه بدين ترتيب است که, يا عيسی يک افسانه بوده است, که نزد فرقه ای مرتاضی و افسانه ای در کنار دريای آرام زندگی می کرده و از آنان آموزش گرفته, يا که او "سالهای از دست رفتة" خود را در هندوستان سپری کرده است. و مسئله بر سر اسناد به ثبت رسيده نيست, که بر پاية دلايل به اثبات رسيده بنا شده باشد. پورتره صورت عيسی, همراه با آواتارهای تقريبا" غيرعادی مانند کريشنا, که اصلا" نمی دانيم وجود خارجی داشته است يا نه, به معتقدان غربی اين تعاليم, حاله ای از صميمـيت را می بخشد. در ميان دود عود, موزيک ساز سه تار و تصوير رهبر روحانی فرقه ای که در حال حاضر مرتاضی در آن است, در اين حالت تصوير بی آلايش مسيح به گونه ای آرام بخش است. اما عيسیِ شرق آن عيسی کتابمقدسی نيست. بعنوان نجار ـ که سختی جسمانی به همراه دارد ـ به احتمالی عيسی بسيار قوی هيکل بوده و نخراشيده بنظر می رسد. خدمت او قوی بود, و رفتار او با قاطعيت بود..

او تجسم روح را تعليم نداد, و کتابمقدس بطور واضح روشن می کند که:

هر کدام از ما, "همانگونه که برای انسان يک بار مردن و پس از آن داوری مقرر است." (عبرانيان9 : 27 از ترجمة هزارة نو). عيسی به شاگردان خود هيچ تعليم روحی و جسمی نداد, که آنها را به "خدايي بودن", به "خودآگاهی کيهانی" يا "راما" می رساند. اعلاانات او بسيار ساده بود:


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

قيامت و حيات منم. هر که به من ايمان آوَرَد, حتی اگر بميرد, باز زنده خواهد ماند."
(يوحنا11: 25 از ترجمة هزارة نو)


اين نقطه را فشار دهيد, تا تصوير بزرگتر شود. اين تصوير قطعه ای هنری است که خون قربانی عيسی مسيح را نشان می دهد.

. فرقة عصر جديد, طرفداران اسرارهای شرقی يا فرقه های باطل "مسيحی" اين کلمة "من" در اعلام شخصی عيسی را بر می دارند و به يک "من" کهکشانی گسترش می دهند.

کلمة "من" به اين معنی تعبير می شود که "آن "منی" که در وجود همة ما هست", تا برای قاعدة حرکت فرقة عصر جديد استفاده شود. بدون هيچ درکی از نقشة نجات خدا, که تا به حال از آن صحبت شد, و می توان از اين بازی کلمات به راحتی فريب خورد. بالاخره مار هم حوا را در باغ عدن با کلمات فريب داد: "بلکه خدا می داند در روزی که از آن بخوريد, چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نيک و بد خواهيد بود." (پيدايش3 : 5)


			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  -  اعتقادات ديگر -
آيا عيسی يک نزول الهی, (Avatar) آواتار ديگری است؟حلول دائمی روح و روان در جسمهای ديگر چگونه است؟
روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
						آيا ما همه خدايان کوچک نيستيم؟ 
				  روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به موضوعات زير رجوع نماييد:
				      مسيحيت و اسلام

آيا ما همه خدايان
کوچک نيستيم؟

ما وارد قرن 21 می شويم و سيارة ما پر از جمعيت مردان و زنان است, که می خواهند مانند خدا باشند, که هم اکنون خدايان کوچک خودخواه هستند, که تا آنجايي که امکان دارد می خواهند با هم تفاهم پيدا کنند, و در اين ميان وجود خدای حقيقی را زير سؤال می برند. وقتيکه خدای حقيقی بی اهميت باشد, انسان خدای خود می شود, و از آنجاييکه انسان گناهکار است, در جامعه شکاف بوجود می آيد. هيچ سد سياسی, اقتصادی, روابط جنسی, روابط شخصی و بين المللی وجود ندارد, يا احترام به خلقت خدا. تنها در امريکا ساليانه تقريبا" دو ميليون کورتاژ اتفاق می افتد. قسمت بزرگی از شوروی سابق بدليل آلودگی محيط زيست بطور گسترده, مبتلا است.

باندهای گانگستری در شهرهای بزرگ مانند لس آنجلس, ريودوژانيرو و مسکو را در ترس و وحشت فرو بُرده اند. "گانگسترها درجة بالا " بازار بورس و مواد خام را از شرکتهای شيک خود دستکاری می کنند. در حاليکه قوانين خدا بتدريج می ريزد, قوانين انسانها بی قانونی و هرج و مرج می آورد, تا بالاخره فقط توسط ديکتاتورهای مانع شونده جايگزين می شوند, که همانگونه توسط انسانهای پر از خـطا رهبری می شوند.

خدا با شوخيهای زنندة بد انسانها هميشه مدارا نمی کند. نسل نوح توسط سيل از بين رفت. سدوم و عموره با آتش و گوگرد نابود شد. توسط ارميای نبی, خدا به پادشاهی يهودا هشدار داد, که بلا بر قوم او خواهد آورد, زيرا او را ترک کرده و برای خدايان بيگانه بخور سوزانده بودند. بلا آنگونه که نوشته شده, آمد: " و مکانهای بلند برای بعل بنا کردند تا پسران خود را به جای قربانی سوختنی برای بعل بسوزانند که من آنرا امر نفرموده و نگفته و در دلم نگذشته بود." (ارميا19: 5).

امروزه در امريکا در همه جا آسيابهای مرگ درست می شود, برای خورد کردن بيش از پنج هزار کودکانی که هنوز بدنيا نيامده اند، و هروزه بوسيلة تزريقهای مواد شيميايي, سقط جنين, و مرگهای ناشی از استفادة داروهای ضد بارداری اين جنين ها کشته می شود. کورتاژ منبع درآمد خوبی شده است, از طرف دادگاهها و رژيم کمک مالی شده و قانونی کرده شده است, از طرف مردان و زنانی که کشته شده اند، فريادی نتوانست برآيد. دقيقا" مانند قوم يهودا که پسران خود را بعنوان قربانی سوزاندند, همچنين ما فرزندان خود را برای خدای هوس کشته ايم.

بابل به اسرائيل حمله کرده و آنرا نابود کرد. آنها قوم يهودا را به اسارت گرفته و در جايي ديگر نشا کردند, همانگونه که با تمام کشورهای به تصرف درآمدة خود می کردند. سالها بعد بَلشصَّر پادشاه بابل, که ظروف نقره را, که از معبدِ اورشليم دزديده بودند, ظروف مقدسه را بی حرمتی کرد, بدين ترتيب که او و امرايش و مُتعه هايش در ضيافتی از درون آنها نوشيدند. ناگهان دست انسانی را ديدند که روی ديوار شروع به نوشتن کرد. دانيال پيام را تفسير کرده, و پيام اينگونه بود: "مَنا مَنا ثقِيل و فَرسِين." و تفسير کلام اين است: مَنا: خدا سلطنت تو را شمرده و به انتها رسانيده است. ثَقِيل: در ميزان سنجيده شده و ناقص درآمده ای. فَرَس: سلطنت تو تقسيم گشته و به ماديان و فارسيان بخشيده شده است. آنگاه بَلشصَّر امر فرمود تا دانيال را به ارغوان ملبس ساختند و طوق زرن بر گردنش نهادند و درباره اش ندا کردند که در مملکت حاکم سوم می باشد.

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اوزيمندياس

spacer Christianity vs Islam  Farsi

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اوزيمندياس

spacer Christianity vs Islam  Farsi

قطعه ای هنری از طرح گل؛ تزئين برای تصوير موضوعات مسيحی :
اوزيمندياس

اوزيمندياس

به مسافری برخورد کردم در سرزمينی که ديری است از ياد رفته بود,

او گفت: دو پایِ بزرگ و بی جان از سنگ در بيابان ايستاده قراردارد.

در کنار آن چهره ای خورد شده که نيمی از آن در شن فرو رفته,

اين چهره با اخمی در پيشانی, لبهايي با حاشيه ای چروک دار و

و با صدايي که بلند و سرد است و نشانی از آهنگ دستور دادن دارد,

که مجسمه ساز همة اينها را واضح تشخيص داده بود, چيزی را که روی اين

چيزهای بيجان همچنان زنده بود: دستهايي که مسخره می کرد, قلبی

که از غرور باد کرده بود؛ و روی پايه اش چنين نوشته بود:

"نام من اوزيمندياس است, پادشاه ِ پادشاهان: "به کارهای من نگاه کنيد

ای ابرقدرتها, و شک کنيد!" هيچ چيزی جز خرابی باقی نمانده. در

اطراف اين خرابه های بسيار عظيم, اين شنهای منزوی

بدون مرز , خشک و بی بهره امتداد دارد.

پرسی بيشه شِلِی

(Percy Bysshe Shelley) 1972 - 1822

در بارة پادشاه رامسس دوم.


			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  -  اعتقادات ديگر -
			 آيا ما همه خدايان کوچک نيستيم؟
روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
						    مسيحيت و اسلام 
				  روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به موضوعات زير رجوع نماييد:
				  قطعات طراحی شده از مسيحيت

مسيحيت و اسلام

1. هر دو وجود خدا را تأييد, قبول کرده و می پذيرند.

2. هر دو به قيامت بدن جسمانی, زندگی پس از مرگ, و مکانی به نام آسمان برای عادلان و مکانی بنام جهنم برای گناهکاران, اعتقاد دارند.

3. هر دو روز آخرت, داوری را قبول دارند, که ناگهان واقعة فاجعه آميز خواهد آمد, و زمان آنرا فقط خدا می داند.

4. هر دو معتقد هستند که بخشش تنها از فيض خدا می تواند دريافت شود. البته در مسيحيت اطمينان به نجات توسط ايمانی حقيقی به مسيح وجود دارد.

5. در اسلام انسان بايد پيوسته خودداری را تمرين کند و خدا را توسط اعمال نيکو خدمت کند, بخصوص توسط دعا و نماز و صدقه, تا لايقِ بخشش شود. در قرآن سورة 13 آيات 102 تا 104 می گويد: " خوشا به حال کسانی که کفة ترازوی آنان سنگين است. اما کسانی که کفة ترازوی سبک دارند, جان خود را از دست داده و برای ابد در جهنم بسر خواهند برد." کتابمقدس در افسسيان 2: 8-9 تعليم می دهد: "زيرا به فيض و از راه ايمان نجات يافته ايد و اين از خودتان نيست, بلکه عطايای خدا است. و نه از اعمال, تا هيچکس نتواند به خود ببالد." در تيتوس3: 5 آمده: "ما را نه به سبب کارهای نيکويي که کرده بوديم, بلکه از رحمت خويش نجات بخشيد, به غسل تولد تازه و نو شدنی که از روح القدس است."

6. مسيحيت, تشريح خدا را از ديد اسلام که می گويد خدا, رحمت کننده, پرفيض, محافظت کننده, تأمين کننده, بخشنده و حليم است, که آماده است بازگشت کنندگان از گناه را بپذيرد. اما در مسيحيت حيات ابدی با خدا قطعی است, اگر عيسی مسيح بعنوان خدا در زندگی پذيرفته شود.

7. در مسيحيت درستکاری هر روزة انسان, همانگونه که اشعيا نبی گفته, حداکثر مانند " لباسی چرکين" در مقابل خدا است. اشعيا 64 : 6 : " زيرا که جميع ما مثل شخص نجس شده ايم و همة اعمال عادلة ما مانند لتّة ملوّث (لباس چرکين) می باشد. و همگی ما مثل برگ, پژمرده شده, گناهان ما مثل باد, ما را می ربايد." فرقی نمی کند که چقدر انسان خوب است, انسانها همواره در وضعيت گناه قرار دارند, جدايي از خدا, در پيرو لکه دار شدن با ميراث گناه آدم و حوا وارد شد. "مزد گناه موت است. " (روميان 6 : 23). هيچکس نمی تواند به اندازة کافی خوب باشد, تا بتواند در برابر خدا قبول شود, با استثنای برة بی عيب, عيسی که گناه جهان را برداشت. نجات هدية مجانی خدا است توسط قربانی عيسی مسيح, پسرِ خدا, روی صليبی چوبی. "زيرا خدا جهان را اينقدر محبت نمود که پسر يگانة خود را داد تا هر که بر او ايمان آورد هلاک نگردد بلکه حيات جاودانی يابد." (يوحنا3: 16).

8. هم اسلام و هم مسيحيت بر استناد به طبيعت, وجود و اقتدار خدا را دليل می دانند. خدا بعنوان خالقِ خلقت ديده می شود.

9. هم اسلام و هم مسيحيت نگاه خود را روی انبيا, بدليل مشورت و حکمت دوخته اند. محمد در قرآن بارها فجايعی که بر مصری ها آمد را يادآوری می کند, به "ماجرای اطراف لوط", "ماجرای اطراف نوح", و در رابطه با زندگی يوسف, يحيی تعميد دهنده, داود, سليمان و عيسی, همه را به رسميت می شناسد.

10. هر دو تعليم می دهند, که انسان بايد نزد خدا دعا کند. سوره هايي از مکه فقط اشاره به نماز صبح و عصر می کنند, همينطور دعای شخصی در شب. عيسی به مسيحيان تعليم می دهد که چگونه مثلا" مانند "دعای ربانی" بتوانند دعا کنند.

11. در اسلام و همچنين در مسيحيت در بارة دادن صدقه تعليم می دهند. در ملاکی مسيحيان بر اين خوانده شده اند, که ده يک بدهند. در عهد جديد مسيحيان را برآن می خواند که دهندگان شاد باشيد, و عيسی عملکرد دادن ده يک در عهد عتيق را در متی 23: 23 تأييد می کند : "وای بر شما ای کاتبان و فريسيان رياکار که نعناع و شبت و زيره را عشر می دهيد و اعظم احکام شريعت, يعنی عدالت و رحمت و ايمان را ترک کرده ايد! می بايست آنها را به جا آورده, اينها را نيز ترک نکرده باشيد."

12. سورة 4 (نسا), آية 135 از قرآن طرح ايمان مسلمان را ارائه می دهد:

" ای ايمانداران, به الله و فرستندگان او و به کتابی که او به فرستادة خود نازل کرده است, ايمان داشته باشيد, و به کلامی که از قبل فرستاده بود. و هر که به الله و فرشتگان او و کتابهايش و فرستندگانش و به روز آخرت ايمان نداشته باشد, به حقيقت که به گمراهی رفته است."

در اسلام خدا به نام الله خوانده شده است, که مخفف آل الاه به معنای "خدا" است.

" زيباترين نامهای خدا ", خدای شنوای کامل, بينای کامل, تضمين کننده, بخشنده, قــدردان,

محافظ, رهبر. 99 نامهای زيبا وجود دارد.

معروفترين آية کليدی (سورة 2 "بقره", آية 256) تعريفی است از وجود خدا:

"الله ـ خدايي جز او وجود ندارد, خدای زنده, که خود هست و دارندة همه چيز است. نه چـرت

می زند و نه بخواب می رود. همه چيز در آسمان و در زمين از آن اوست. چه کسی اسـت کـه

می خواهد نزد او شفاعت کند, مگر که او اجازه داده باشد؟ او می داند که چه چيز در پـيش رو

است و چه چيز در گذشته بوده است؛ و هيچکس نمی تواند آگاهی او را درک کند, به جز کسی

که او از آن خشنود است. تخت او بر تمام آسمان و زمين است؛ در حراست او شکايتی نيست؛ او

دارنـده و عظيم است."

بسياری از مسيحيان با اين توضيحات و به تصوير کشيدن خدا موافق هستند.

13. هم مسيحيان و هم مسلمانان ايمان به فرشتگان دارند. در قرآن فرشتگان به عنوان پيام آوران خدا معرفی شده اند. ميکائيل و جبرئيل, دو فرشته ای که در کتابمقدس به آنها اشاره شده است, در قرآن نيز يافت می شود. جبرئيل بعنوان "فرستادة ارزنده", مقتدر (سورة81 "تکوير" آية 19 تا 21) معرفی شده است, و آورندة قرآن برای محمد بوده است, و از طرفی اعلان کننده به مريم باکره که با روح القدس عيسی را بدنيا می آورد نيز بوده است؛ و در سه جای ديگر نوشته شده که او عيسی را تقويت بخشيده است.

14. مسيحت و اسلام هر دو به وجود شيطان اعتقاد دارند, با اينکه در اسلام بيشتر شيطان بصورت جنی شورشی ديده می شود تا فرشته ای سقوط کرده. جنها همانند انسانها مخلوق هستند اما آنها از آتش درست شده اند ولی انسان از خاک. جنهای ايماندار و جنهای بی ايمان وجود دارند, و جنهای بی ايمان همراه با انسانها داوری خواهند شد و در جهنم لعنت می شوند. جن شورشی يا به عبارتی شيطان به انسانها جادوگری ياد می دهند و بر عليه پيامبران هستند. آنها سعی می کنند, بشنوند که در آسمان چه چيزهايي گفته می شود, و بوسيلة ستاره های دنباله دار دور کرده می شوند. شيطان يا ابليس سردستة اين روحهای شرير هستند. جای او در ميان فرشتگان بود اما به دليل اينکه مانع آدم شده که دستور خدا را پيروی کند باعث سقوط او شد. به همين دليل لعنت شده, اما او آرام است تا روز آخرت و اقتدار روی انسانهايي دارد که از او فريب می خورند.


			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  -  اعتقادات ديگر -
			      مسيحيت و اسلام
روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر 
						قطعه نمايشهای طراحی شده از صليب مسيح؛ دکور برای موضوعات:
						- اعتقادات ديگر -
						قطعات طراحی شده از مسيحيت 
				  روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به موضوعات زير رجوع نماييد:
				  آيا عيسی فقط يک پيامبر بزرگ است؟

قطعات طراحی شده از مسيحيت

 اين قطعة هنری طراحی شده از تعميد مسيحی و عملی مربوط به مسيحيت است.

گالری قطعات هنریِ مسيحي عَمَلی و مربوط به ايمان

گالری قطعات هنریِ مسيحي عَمَلی و مربوط به ايمان

گالری قطعات هنریِ مسيحي عَمَلی و مربوط به ايمان

			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  قطعات طراحی شده از مسيحيت
 قطعه هنری طراحی شده از صعود عيسی به آسمان.

قطعات هنری طراحی شده از عيسی مسيح ـ تصاوير زندگی عيسی مسيح

طراحی قطعات هنری از عيسی مسيح, مادر مقدس مريم, شمايلی از مذهب مسيحيت و غيره . . .

قطعات هنری طراحی شده از عيسی مسيح ـ تصاوير زندگی عيسی مسيح

روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة قبلی در بارة مذهب, خدا, عيسی مسيح و مسيحيت برويد.
						: محبت و خشم خدا

			  سری بخشهايي برای موضوعات زير:
			  -  اعتقادات ديگر -
			  قطعات طراحی شده از مسيحيت
<
(English) - صفحة اصلی
خوش آمديد
1 - فهرست
2 - خدايي وجود دارد؟
3 - درهم و برهم
4 - طريق ايمان
5 - اثبات برای وجود خدا
6 - محبت و خشم خدا
7 - اعتقادات مذهبی ديگر
8 - انبيای دروغين
9 - خلقت يا تحول و دگرگونی
10 - صفحات مفيد مسيحی
نبوت و پيشگويي نوسترداموس برای سال
نويسنده : شِريف مايکل

ENGLISH | ARABIC | 中 国 版GB | 漢 語 版 本Big5 | DEUTSCH | ESPAÑOL
FRANÇAIS | ITALIANO | 日本語 | PORTUGUÊS | РУССКИЙ


چاپ 2018
حق چاپ محفوظ است
محصول زمين

روی اين علامت فشار دهيد تا بتوانيد به صفحة بالا برويد.
 اعتقادات ديگر ABD Website Design Company, Search Engine Optimization Specialist